مالک علوم، فاتح قلوب
به گزارش بهشهر بیدار ، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» : محمداسماعیل امامزاده| جهان گمگشته کیمیایی بود که در اوج امکانات و اعتبارات، سرگردان راه اصلی سعادت و نیازمند مسیر مستقیم هدایت بود چراکه؛ جمیع عقول بشری تحت تاثیر هزاران کجراهه، قادر به شناخت صدف از خذف نبود و گندم نمایان جو فروش، […]
به گزارش بهشهر بیدار ، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» : محمداسماعیل امامزاده| جهان گمگشته کیمیایی بود که در اوج امکانات و اعتبارات، سرگردان راه اصلی سعادت و نیازمند مسیر مستقیم هدایت بود چراکه؛ جمیع عقول بشری تحت تاثیر هزاران کجراهه، قادر به شناخت صدف از خذف نبود و گندم نمایان جو فروش، اراده و آهنگ او را بین خود به حراج گذارده و اجازه تسلیم ارادی عقل در برابر عشق را نمیدادند.
بعثت چهل سالهای که زندگیاش جز صدق و صفا و برگرفته از فطرت ناب نبود، درخشش خورشید حیات بخش هدایت و غلبه رحمانیان بر رجیمیان و رساندن و نشاندن انسانهای فطرتگرا به قله ارزشهای متعالی است. بعثت نبی مکرم اسلام (ص)، آغاز بلوغ انسانها با دسترسی به آخرین هدایتگر و آورنده کاملترین ادیان الهی و اصالت دهنده انسان محمدی (ص) برای عروج به عالیترین مدارج آفرینش و نیل به والاترین قلل تکامل است.
بعثت، رسالت جاودان
بعثت برای انبعاث و برانگیختن، خالق نابترین شناخت و أگاهی از منزلت انسان با تدبر در عظمت خالق و پی بردن به فلسفه پیدایی خلقت و یافتن جایگاه اشرف مخلوقات در گستره هستی است. بعثت، نه خاتمه رسالت، که پایان اعزام رسولان الهی و ادامه اعطای ماموریت به همه متتابعین نبوت محمدی(ص) در پیمایش مسیر پیامبر خاتم در همه زمانها و مکانهاست.
نمیتوان هیچگاه بویژه در این دوران و در آشفته بازار حقیقتجویی، مسیر بعثت را با ناآگاهی و چشمان بسته یافت و این مسیر نورانی را بدون شناخت پیمود. بعثت، قیام علیه عبودیت های غیر الهی و پیامبران کاذب و راهنمایان تاریکی و ظلمت جهل و خرافه است.
آغاز بعثت جاودان پیامبر اعظم (ص)، با «اقرأ» و تنها به نام «بسم ربک الذی خلق»، بوده و هر فراخوانی به غیر از خدا، نه توحید که شرک است و ضدمبعث. در بعثت است که منیتها و خودبینیها نفی و خدابینی و دگرخواهی ترویج میشود.
وجود گرانقدر حضرت محمدمصطفی، صلیالله علیه و آله، آنچنان نزد خالق ارجمند است که او را بهترین الگوی تکامل و سعادت برای همه هستی قرار داده و خشنودی او را خشنودی خود و ناراحتی او را نارضایی خود توصیف فرموده. دارای برخوردی مهربانانه و پدرانه با لینت کلام و نرمی بیان، همچنین بسیار پردغدغه در هدایت انسانها.
امام علی(ع) در بیان فلسفه بعثت بر این نکته پای میفشارد که بیوجود پیامبران، مردم از سود و زیان خود آگاه نمیشدند و حق بندگی را به جای نمیآوردند. پیامبران با آوردن شریعت و آگاه ساختن مردمان از امر و نهی خداوند، راه رستگاری و خوشبختی را آنان نشان دادند و با اشاره به پاداش و عقوبت اخروی، راه رسیدن به این مقصود را هموار ساختند.
زندگی ۲۳ ساله پس از بعثت رسول اکرم(ص) همانند قبل از بعثت، با تمام زوایای آن در اختیار بشریت است تا بتوانند راه درخشان آن طلایه دار هدایت و کمال را بپیمایند و هیچگاه دچار خلاء، فقدان حجت و بهانه نشوند.
صداقت، پاک فکری، پاکدستی، امانتداری، عدالت گرایی، ظلم ستیزی، حق طلبی، شیطان ستیزی، دفاع از مظلوم، مبارزه با هرآنچه که انسانها را از راه درست و معنوی باز بدارد و تلاش برای خودپالایی و نجات و هدایت انسانها از زمره شاخصهای راه پیامبر خاتم است.
بعثت از منظر حضرت علی علیهالسلام
امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسـلام) که دوران جاهلیت را دیده بود و بیش از هرکس پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را میشـناخت و از تأثیر بعثت آن حضـرت چنانکه بایـد آگاهی داشت، میفرمایـد: «خداونـد محمد را فرسـتاد تا جهانیان را از راه و رسمی که پیش گرفته بودند بر حذر دارد و امین وحی خود قرار دهد.
امیرالمؤمنین علی (ع) در اولین خطبه نهج البلاغه میفرمایند، بعثت پیامبر خاتم (ص) تکمیل کنندهی دین و اتمام بخشندهی نعمت الهی بر بندگان بود.
شما ای ملت عرب! بر بدترین آیینها دل خوش داشتید و در بـدترین نقطه روی زمین به سـر میبردیـد و در میـان صـخرههای خشن و مارهـای خطرناک زنـدگی میکردیـد. آبهای آلوده مینوشیدید و غذای ناگوار میخوردید. خون یکدیگر را میریختید و پیوند خود را از نزدیکان میبریدید. بتها در میان شما بر پا و گناهـان، شـما را فراگرفتـه بـود. (خطبه ۲۶ نهج البلاغه)
همچنین امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایـد: «خداونـد پیغمبر خـاتم را هنگامی مبعوث کرد که مردم سـخت گمراه گشـته و در حیرت و سـرگردانی به سر میبردند و در فتنه و فساد فرورفته بودند. هوا و هوس از هر سو آنهـا را فراگرفته و خودپرستی و تکبر دچـار لغزش و انحطاط کرده و نادانی عهـد جاهلیت آنها را پریشان و خوار نموده بـود؛ بهطـورییکه در کـار خـویش حیران و سـرگردان و مبتلا به جهـل و نـادانی شـده بودنـد.» (نهـج البلاغه، خطبۀ ۹۴)
نیز میفرماید: «خداوند محمد (صلیاﷲعلیهوآلهوسلم) را در زمانی مبعوث کرد که در میان ملت عرب کسی نبود که بتواند کتابی بخواند و دعوی نبوت کنـد. ولی پیغمبر آنها را به راه آورد تا جایگاه انسانی خویش را بازیافتند و از گرفتاری و درماندگی بیرون آمدند. تا آنکه کارشان سامان گرفت و خاطر پریشانشان آسوده گشت. (نهج البلاغه، خطبۀ ۳۳)
بعثت در کلام حضرت زهرا علیها السلام
سخنرانی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در مسجدالنبی پس از واقعهی شوم سقیفه، از گوهربارترین میراثهای حدیثی شیعه شناخته میشود. این سخنان که به بهانهی غصب فدک انجام شد، حاویِ معارف توحیدی، فلسفهی رسالت نبی مکرم اسلام، بیان مسئولیت سنگین مهاجران و انصار در قبال کتاب و سنت، ویژگیهای قرآن، بیان فلسفهی برخی احکام و حدود الله، لزوم ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرفه و نفاق، ذیل پذیرش امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در فرازی از این سخنان، دربارهی فلسفهی بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلى اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ؛ خداوند او را برانگیخت تا امر خود را کامل کند و عزمی برای اجرای حکم خود داشته باشد و تقدیرات رحمت خود را به انجام رساند.»
در این فراز، یکی از فلسفههای بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «اتمام امر خدا» معرفی میشود اما مهمترین امر خدا چیست که باید توسط خاتمالأنبیاء و برترین رسول خدا به اتمام برسد؟ شاید پاسخ آن در آیه اکمال در آیهی سوم سوره مائده نهفته باشد. شأن نزول این آیه، ماجرای غدیر و انتخاب امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان امام و وصیّ نبی است.
خداوند میفرماید «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا»؛ یعنی امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند بنابراین از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما پذیرفتم…» از این جهت «اتمام امر خداوند» به وسیلهی پیامبر اسلام، به معنای کامل کردن دین و «اتمام نعمت خدا» بر خلایق است.
روایت بعثت از امام دهم
حضـرتامامهادی(علیهالسلام)میفرماید«هنگامیکهمحمد (صـلیاﷲعلیهوآلهوسلم) ترک تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وی بخشـیده بود، به مسـتمندان بخشـید، هر روز به کوه حراء میرفت و از فراز آن به آثار رحمـت پروردگـار مینگریست و شـگفتیهای رحمت و بـدایع حکمت الهی را مـورد مطـالعه قرار میداد.
به اطراف آسـمانها نظر میدوخت و کرانههای زمین و دریاها و درهها و دشتها و بیابانها را از نظر میگذرانیـد. از مشاهدۀ آنهمه آثار قدرت و رحمت الهی، درس عـبرت میآمـوخت. از آنچه میدیـد، به یـاد عظمت خـدای آفریننـده میافتـاد. آنگـاه بـا روشنبینی خاصـی به عبـادت خداونـد اشـتغال میوزیـد.
چون به سن چهلسالگی رسـید، خداوند نظر به قلب وی کرد، دل او را بهترین و روشـنترین و نرمترین دلها یافت. در آن لحظه، خداوند فرمان داد درهای آسمانها گشوده گردد. محمد(صلیاﷲعلیهوآلهوسلم) از آنجا به آسمانها مینگریست. سپس خدا به فرشـتگان امر کرد فرود آیند و آنها نیز فرود آمدند و محمد(صلیاﷲعلیهوآلهوسلم) آنها را میدید.
جبرئیل بهسوی او آمـد و بازوی او را گرفت و سـخت تکان داد و گفت: ʼای محمـد! بخـوان.ʻ گفت: ʼچه بخوانم؟ʻ (مـا اقرا؟) جبرئیـل گفت: ʼنـام خـدایت را بخوان که جهـان و جهانیـان را آفریـد. خدایی که انسان را از مادۀ پست آفرید (نطفه). بخوان که خدایت بزرگ است. خدایی که با قلم دانش آموخت و به انسان چیزهایی یاد داد که نمیدانست.
از اهداف بعثت برقراری عدالت اجتماعی
از دیدگاه قرآن کریم یکی از اهداف پیامبران این است که هنگام اختلاف – که جامعه انسانی گریزی از آن ندارد، میان مردم داوری کنند و قسط و عدالت را برقرار سازند: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ).
پیامبران به موعظه و نظارت بسنده نمیکردند، بلکه اگر توان مییافتند، خود دست به تشکیل حکومت میزدند. این نکته- به ویژه درباره پیامبر گرامی اسلام(ص) به گواهی تاریخ تردیدناپذیر است. ژان ژاک روسو (۱۷۷۸ – ۱۷۱۲م)، نظریهپرداز پرآوازه جهان سیاست، با اشاره به اندیشه جدایی دین و دولت در جهان مسیحیت میگوید حضرت محمد در این باره به راستی نظرات دقیقی داشت و نظام سیاسی استوار و پا برجایی را پیریزی نمود که این نظام پیوسته در پرتو حکومت جانشینانش استمرار داشت. در این نظام فقط یک حکومت برقرار بود که همه امور اجتماع را سرپرستی میکرد.
پیامبر اسلام (ص) را خدا نگه داشت که انبیای پیشین قدم به قدم زمینه را برای آمدن او فراهم کنند. اینکه پیامبر اسلام (ص) در زمانی آمده که خدای متعال آخرین پیام را نگه داشته بود که به ایشان بدهد، خود این نکته شرافت و برتری پیامبر اسلام (ص) را به سایر انبیای الهی میرساند.
انتهای خبر/
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید