۴ خبر ویژه شنبه ۱۸ دی ماه
رئيسی نگفت که چه سوءمدیریتی را از دولت سابق تحویل گرفته است رئیسی، دولت را با تورم ۵۸ درصد و نقدینگی ۷ برابر شده که بهشدت تورمزاست، تحویل گرفت اما به مردم نگفت که چه اقتصادی را از دولت قبل تحویل گرفته است. سید شمسالدین حسینی نماینده مجلس و وزیر اسبق اقتصاد، در گفتوگو با […]
رئيسی نگفت که چه سوءمدیریتی را از دولت سابق تحویل گرفته است
رئیسی، دولت را با تورم ۵۸ درصد و نقدینگی ۷ برابر شده که بهشدت تورمزاست، تحویل گرفت اما به مردم نگفت که چه اقتصادی را از دولت قبل تحویل گرفته است.
سید شمسالدین حسینی نماینده مجلس و وزیر اسبق اقتصاد، در گفتوگو با روزنامه ایران و درباره اینکه آقای رئیسی چه اقتصادی را از دولت سابق تحویل گرفت، اظهار داشت:
دولت سیزدهم در شرایط بسیار سختی روی کار آمـد و واضحترین تصویر همیـن افزایش قیمتهاست که به شکلی نگرانکننده نگاه مردم را به خود جلب کرده است زیرا ما در چند سال گذشته تورمهای بسیار بالایی را تجربه کردیم. دولت سیزدهم وقتی امور را در دست گرفت، تـورم ۵۸ درصد بود و با توجه به اینکه تـورم دو بخش خدمات و کالاسـت کـه در بخش کالا ۷۰ درصـد بوده و البته آن بخشی که زندگی مردم بهویژه طبقات متوسـط و پاییـن را تحت تأثیر قرار داد تورم مربـوط بـه خوراکـیهـا و آشامیدنیها و در مجموع غذا به میزان ۷۲ درصد بود.
اگر درخصـوص تورم بیشتر ریشهیابی کنیم، اکثریت دولتمردان یازدهم و دوازدهم معتقـد بودنـد علت اصـلـی تـورم نقدینگی است؛ براساس آمار رسمی بانک مرکزی بهویژه در ۲ سال اخیر رشد نقدینگی بالا بوده تا جایی که در همیـن دوازده ماهـه منتهی بـه مـرداد ۱۴۰۰ رشـد نقدینگی ۴۰ درصـد بـوده و این عدد بسیار بالایی است. اما یک عامل دیگر رشـد پایه پولی اسـت کـه بالغ بر ۴۲ درصد بوده و اینکه رشـد پایه پولی بیشتر از رشـد نقدینگی است به دلیـل منفی بودن رشـد ضریب فزاینده است که از ۷/۸ به ۷/۶ درصد رسیده است. از باب تاریخی یادآوری میکنم، در سال ۹۲ دولت یازدهم میگفت، نقدینگی را سالمسازی کردیم؛ میگفتند رشد نقدینگی ناشی از افزایش ضریب فزاینده اسـت نـه افزایـش پایه پولی که ایـن منطق کاملاً غلـط بـود و تجربـه نشـان داده این در اقتصـاد ایـران زیاد تکرار شـده؛ ولی در مورد کالا اگر این منطـق را بپذیریم، نه تنها رشـد نقدینگی بالاتر از همیشه بوده بلکه این رشد بسیار گزاف هم هست.
وی میافزاید: دولت برای تأمین مالی با دو مشکل روبـهرو است؛ اول اینکه دولت قبـل بیش از صددرصد اسناد خزانه کـه مجوز فروش آن را داشته، استفاده کرده و دوم اینکه شرایط بـازار سرمایه اجازه تأمین مالی از این محل را نمیدهـد. بازار سرمایه ما به میزان قابل توجهی سرمایه اجتماعیاش را از دست داده است؛ بازارهای مالی مبتنی بر اعتماد هستند و وقتی عنصر اعتماد از اینها گرفته میشـود، بازارها خیلی شکننده میشوند.
به این مـوارد باید موضوع دیگری را اضافه کرد که طی سالهای گذشته به آن پرداخته نشده و از نکاتی است که اتفاقاً برخی از اقتصاددانها قبـلا به آن توجـه داشـتند و حتی زمانی ضریبجینی کاهش پیدا کرده بود تحلیل میکردند که در سبد خانوار اثری نداشته است. در سال گذشته و سال جديد ضريـبجینی از عـددی حـدود ۳۶ درصـد بـه ۴۱ درصـد رسیده است. در واقع متغیر تـورم افزایش یافته، رشـد بیکاری بالا رفته، سرمایه اجتماعی از بازار سرمایه رخت بربسته، توزیع درآمد نابرابرتر شـده، رشـد سرمایهگذاری هم کاهندهتر شده است. این تصویری از اقتصاد ۱۴۰۰ است که دولت سیزدهم آن را تحویل گرفته است.
سال گذشته براسـاس بـرآوردی که خود دولت داشت، گفت: ۸ میلیارد دلار برای تأمین دارو و برای کالاهای اساسی ارز ۴۲۰۰ نیاز دارد؛ دولت در ۶ ماهـه اول سـال تـا نیمه آبانمـاه نـه تنهـا ۸ میلیارد دلار بلکـه بـالـغ بـر ۱۰/۵ میلیارد دلار خرج کرده است. جالب این است که دولت سیزدهم از این باب نیز دچار گرفتـاری است؛ یعنی به میـزان قابل توجهـی ارز بـرای این کالاهای اساسی و دارو تخصیص پیـدا کرده که البته ایـن رقم جدا از واکسـن کرونا است. لذا وقتی نگاه میکنید از یک طرف در بخش واگذاری دارایی سرمایهای چـون بیمحابـا ارز ۴۲۰۰ به تاراج گذاشته شـده منابع دولت تحقق پیدا نکرد و از طـرف دیگر چون نرخ پایـه تعرفه گمرکی درست نشده، درآمدها کاهش پیدا کرده و این در صورتی است که قیمت ایـن کالاها از سایر کالاها بیشتر افزایش پیدا کرده است؛ در نتیجه دولت با کسری بودجه مواجه است.
زیرساخت تحریمها که پشت قباله اصلاحطلبان است!
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: بعضیها تحریم را نعمت فرض میکنند؛ وضع کشور را هم میبینید.
محسن هاشمی که در مراسم پنجمین سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی سخن میگفت، ضمن تفکیک میان حامیان اعتدال و افراط در کشور و معرفی مرحوم هاشمی بهعنوان نماد اعتدال گفت: ایشان هم از شخصیتهایی است که مورد تهاجم افراط قرار گرفت. در هر صورت ایشان مورد تهاجم افراطیها قرار گرفت و متأسفانه با شخصیتهای زیادی در کشور ما چنین برخوردی شده است.
رئیسسابق شورای شهر تهران گفت: راهی جز اعتدال نداریم. افراط در اقتصاد باعث خصولتی شدن بخش زیادی از اقتصاد کشور ما شده و یا افراط در فرهنگ باعث شده مخاطبین ماهوارهها شده و یا حتی افراط در سیاست خارجی باعث شده بعضیها تحریم را هم نعمت میدانند و وضع کشور را میبینید. طبیعی است که در مقابل افراط میانهروی است و اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم راهی جز بازگشت به اعتدال و میانهروی نداریم و هرچه این بازگشت دیرتر اتفاق بیفتد هزینه آن بیشتر خواهد شد.
وی همچنین گفت: مبارزه با افراط سخت است؛ انجام چنین مبارزهای برنامهریزی دقیق میخواهد که به نتیجه برسد.
محسن هاشمی همچنین اظهار داشت: امیدواریم که راه تفکر هاشمی، عقلانیت، میانهروی و واقعگرایی، که مهمتر از زندگی عادی برای او بود ادامه پیدا کند.
اظهارات محسنهاشمی مبنی بر اینکه بعضیها تحریم را نعمت میدانند، در حالی است که به گفته نیکآهنگ کوثر (همکار و یار غار مهدی هاشمی در سازمان بهینهسازی مصرف سوخت) «من و مهدی با هم در تماس بودهایم. او زنگ زد، از من خواست راجع به بحث تحریم، کسانی را در آمریکا ببینم. میخواست بداند در واشنگتن چه کسانی را میشود به تحریمهای سنگینتر تشویق کرد. او با آدمهای مختلفی درباره تحریم صحبت کرده بود… ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰ از دوبی زنگ زد و خواست با مقامهای وزارت خزانهداری ارتباط برقرار کنم. معتقد بود تحریمها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدینژاد] بسیار موثر هستند». فایلهای صوتی متعددی هم که در دسترس است همین پیگیری مهدی هاشمی برای تشدید تحریمها را تایید میکند.
از این گذشته، فائزه هاشمی دیگر عضو مرکزیت کارگزاران و خانواده مرحوم هاشمی چندی قبل در گفتوگو با انصاف نیوز و با ادبیاتی وقیحانه گفت: من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم»!
از سوی دیگر، جزو اتفاقات انکار ناپذیر، نقشآفرینی فتنه سبز در تشجیع آمریکا به تحریمهای ظالمانه و خباثتآلود است چنانکه باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در کتاب خاطرات خود تصریح کرد «اگر جنبش سبز(آشوب ۸۸) در ایران رخ نداده بود، دولت من تصمیم به اعمال تحریمهای سخت نمیگرفت… تحریمهای دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریمهای سخت را من اعمال کردم». همچنین رابرت گیتس رئیسسازمان سیا ۱۰ روز پس از آشوب فتنهگران در روز قدس به شبکه CNN گفت «در حال حاضر به دلیل شکافهای عمیق در ایران، تحریم اثرگذارتر از گذشته است. ما در حال حاضر شکافهایی را در ایران شاهدیم که در ۳۰ سال گذشته بیسابقه است».
روزنامه لسآنجلس تایمز هم ۱۰ مهر ۸۸ نوشت: «برخلاف غرور ملی ایرانیها، اپوزیسیون و جنبش سبز از فشار غرب راضی است. یکی از مخالفان میگوید افشای وجود یک نیروگاه هستهای جدید، بر فشارها خواهد افزود و همین موجبات رضایت جنبش سبز را فراهم میکند. اما اغلب ایرانیها مخالف سازش بر سر برنامه هستهای هستند؛ این یک حس ملی است که حتی قبل از انقلاب هم وجود داشته است.»
این روزنامه ۲۸مهر ۸۸ هم از زبان جان هانا مقام آمریکایی نوشت: مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید بصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن.
آفتاب یزد: مردم به شدت از روحانی و اصلاحطلبان ناراضی هستند
روزنامه اصلاحطلب معتقد است مردم کلا از اصلاحطلبان بریدهاند و همین، اصلاحطلبان را به انزوا کشانده است.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشت: شکست اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دوران جدیدی را برای آنها رقم زده که شاید شاکله اصلی این دوران انزوا و به حاشیه رانده شدن است چرا که حالا و با گذشت بیـش از ۱۰۰ روز از روی کار آمـدن دولت سیزدهم، هیچ صدای رسایی از اصلاحطلبان شنیده نمیشـود؛ ماجرا از این قرار بود که با آغاز رد صلاحیتهای گسترده اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اعلام کرد که از هیچ لیستی در انتخابات اسفند ۹۸ حمایت نمیکند، اما برخی از احزاب قدرت محور جریان اصلاحات با ارائه لیسـت سعی کردند تا حداقل کرسیهای اصلاحطلبان مجلس دهم را تثبیت کنند که چنین نشد و شکسـتی نسـبی را برای جریان اصلاحطلب به بار آوردند.
در انتخابات ریاست جمهوری هم برخی احزاب اصلاحطلب به حمایت از عبدالناصر همتی پرداختند، ولی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان خلاف انتخابات ۹۶ حاضر به حمایت از همتی نشدند . از طرف دیگر لیستهای اصلاحطلبان در انتخابات شورای اسلامی شهر در اکثر کلانشهرهای کشور شکست خورد و همه این مسائل دست در دست هم داد تا اصلاحطلبان در سختترین شرایط خود از سال ۷۶ به امروز قرار بگیرند چرا که باید دوران جدیدی فعالیت خود را آغاز کنند.
علـى صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این خصوص به آفتاب یزد گفت: «اصلاحطلبان به دلیل رویکرد دولت سیزدهم به حاشیه رانده نشـدند بلکه بهخاطر عملکرد دولت دوازدهم به حاشیه رانده شدهاند. بنابراین اتفاقی که در دولت دوازدهم رخ داد به شدت مردم را هم از دولت و هم از کسانی که باعث و بانی روی کار آمـدن آقای روحانی بودند ناراضی و ناراحت کرد. اصلاحطلبان دلیل اصلی روی کار آمدن دولت روحانی بودند و اشکال کار دقیقاً همین جاست که باعث میشود اصلاحطلبان نتوانند نقشی را که در سالهای ۹۲ و ۹۶ ایفا کردند را مجدداً ایفا کنند.»
وی تصریح کرد: همین حالا هم در جریان اصلاحطلبی خیلیها معتقدند که اگر به ما مجال داده شود تا کاندیدای خود را معرفی کنیم همچنان مردم از ما حمایت خواهند کرد. اما واقعیت این است که مردم کلا از اصلاحطلبان بریدهاند.»
این فعال سیاسی افزود: وجود نهاد اجماعساز اصلاحطلبان نشان میدهـد که آنها هنوز هم میخواهند در انتخابات آینده نقشـی ايفـا کنند اما نقش تعیینکننده در انتخابات را مردم ایفا میکنند که آنها هم گوشه چشـمی به اصلاحطلبان ندارند.
فهرست طولانی ترک فعلها در مدیریت نفتی دولت سابق
ترک فعلهای دولت سابق در صنعت نفت، فهرستی طولانی را شامل میشود.
در اینباره روزنامه ایران در گزارشی نوشت: یک بررسی تاریخی نشان میدهد که با سهمیهبندی بنزیـن و استفاده از کارت سوخت، مصرف روزانه بنزین از حدود ۷۴ میلیون لیتر در تیرماه ۱۳۸۶ به حدود ۶۰ میلیون لیتر در سال ۱۳۸۹ کاهش یافت. رونـد افـزایـش مـصـرف پـس از ایـن تاریخ بهگونهای بود که در سال ۱۳۹۴ روزانه ۷۱ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف میشد. به عبارتی، افزایـش ۱۱ میلیون لیتر در روز طی ۵ سال. اما در خردادماه ۱۳۹۴، وزارت نفت سیاست سهمیه بندی را حذف و عملاً زمینه حذف کارت سوخت را فراهم کرد. با بیاستفاده شدن کارت سوخت، در نهایت مصرف بنزین در این دوره از حدود ۷۱ میلیون لیتر در روز در سال ۱۳۹۴ به حدود ۹۲ میلیون لیتر در سال ۱۳۹۷ رسید. به عبارتی دیگر، افزایش بیش از ۲۰ میلیون لیتر در روز فقط طی ۳ سال.
ایران در این دوره واردکننده بنزین شد و چهار سال بعد بهخاطر عوارض این سوءمدیریت، احیای سهمیهبندی بنزین، به بدترین شکل تصمیمگیری و انجام شد.
از سوی دیگر سرمایهگذاری در صنعت نفت بهعنوان مهمتریـن مسئله داخلـی ایـن صنعت، طی سالهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافت. بهطوری که در ۸ سال اخیر نه تنها تعداد پروژههای جدید کلیدخورده انگشتشمار بود، بلکه صرفا پروژههایی تکمیل شـد کـه از دولت نهم و دهم آغاز شده بود. حتی آنقـدر سـرمایهگذاری کم شد که برخی از پروژههای شـروع شـده از دولت نهم و دهم هم همچنان نیمه کاره مانده است. مانند فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی، پروژه ایران الانجی، توسعه کمی و کیفی پالایشگاهی و پتروپالایشگاهی و بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی تعریف شده در مسیر خط لوله اتیلن غـرب. این پروژه هـا بهخاطر ترک فعل دولت قبل به مرکز هزینه بیبازده تبدیل شدند.
مسئله اینجاست که در دولت یازدهم و دوازدهم برخی از پروژهها هم که توسـط همیـن دولـت طراحـی شـده بـود، رها شدند و هیچ پیشرفتی نداشتند؛ مانند پالایشگاههای هشتگانه سیراف.
همچنین گذشته از محکومیت ایـران در پرونـده کرسنت و ضرر چند میلیاردی، ایران در ۸ سال گذشته در ۲ دادگاه گازی دیگر محکوم شد که این محکومیت نتیجه ناتوانی دولت قبل در تعاملات بینالمللی و ناآشنایی با زبان دنیا بـود. یکی در مورد واردات گاز از ترکمنستان و دیگری درخصوص صادرات گاز به ترکیه.
در ۸ سال گذشته فرصتهای متعددی برای تقویت دیپلماسی با استفاده از ظرفیتهـای نفتی و گازی از دست رفت.
در زمینه ظرفیتهای داخلی نیز نشستهای زیادی در دولت گذشته با پیشنهاد استفاده از ظرفیت خالی شرکتهای ایرانی، بخش خصوصی و بهطور کلی ظرفیتهای مردمی برگزار شد که به نتیجهای نرسید. رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران در اینباره میگوید: «براساس آخريـن مـطـالـعـات مـا در حـوزه انرژی حدود ۳ هزار شرکت در بخش خصوصی- سازنده، پیمانکار، مهندسین ساخت، مشاوران- و بیش از ۳۲ تشکل فعال هستند، اما آنچه استفاده میشـود حدود ۲۵ درصـد از ظرفیت موجود است و ۷۵ درصد ظرفیت خالی مانده است.
جمعآوری گازهای همراه نفت در سطح مناطـق نفتخیز جنوب و خامـوش کردن مشعلهای فراوانی که در پارس جنوبی میسوزند و مـواد ارزشمندی را تبدیـل بـه آلایندههای محیطزیستی میکند، موضوع دیگری است که از آن در دولت یازدهـم و دوازدهم غفلت شد.
قرار بود که وزارت نفت طبق برنامه ششم هرساله، سوختن گازهای فلر را
۲۰ درصد کاهش دهد و براساس ماده ۴۸ این قانون تا پایان برنامه ششم توسعه حداقل درصد گازهای مشعل کنترل شود، اما نه تنها کنترل نشد بلکه حتی در پایان برنامه ششم توسعه میزان فلرسوزی و هدر رفت گاز ایران بیشتر شد، بهطوری که روزانه معادل تولید گاز فاز ۲ پارس جنوبی (حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب در سال تحت عنوان سوزاندن گازهای همراه به مواد آلاینده تبدیل میشود.
اخراج شرکتهای چینی و امید بستن به شرکت بدسابقه فرانسوی(توتال)، بلاتکلیف گذاشتن فاز ۱۱ پارس جنوبی، عدم صیانت از مخازن نفتی، عدم تعیین تکلیف شرکت ملی صنایع ملی پتروشیمی، فرصتسوزی در میادین مشترک و غفلت از ابزارهای متنوع صادرات، از دیگر ترک فعلهای وزارت نفت در دولت
گذشته است.
منبع خبر : سایت بلاغ مازندران
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید